۱۵۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۸۸

کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی
چاره عشق شکیب است دریغا بودی

خلق عالم همه دیوانه شدی چون من مست
حسن پنهان تو گر بر همه پدا بودی

گر گرفتی لب جانبخش تو در همنفسان
هرکه بودی نفسی با تو مسیحا بودی

کیست کز جان نه خریدار رخ یوسف ماست
کاشکی یوسف مارا سر سودا بودی

گرنه باد سحری وصف تو کردی ایگل
کی ز مرغان سحر اینهمه غوغا بودی

صد قیامت شود از خون شهیدان هردم
چشم شوخ تو گرش میل تماشا بودی

در زمین سرمه خاک قدمت کی ماند
گر چو اهلی همه را دیده بینا بودی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.