هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و جدایی می‌نالد و بیان می‌کند که دلش از آرزوی دیدار معشوق پاره پاره شده است. او از بی‌کسی و نبود یاری دلسوز شکایت دارد و از دردهای عاطفی و تنهایی رنج می‌برد. در نهایت، شاعر به پذیرش شرایط و قناعت به زندگی ساده اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۲۹۰

با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی
صد پاره گشت و دارد هر پاره آرزویی

هر سو بمهربانی در کار من طبیبی
من خود هلاک مردن از داغ تندخویی

مردیم از خموشی بگذار تا برآریم
از گریه هایهایی وز ناله هایهویی

رسوای شهر و کویم آخر چنین برآید
اورا که یار باشد همچون تو جنگجویی

اهلی که عار کردی از تخت پادشاهی
آخر ببین که قانع گشته بخاک کویی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.