هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از عشق به عنوان موجودی ظالم و بی‌رحم یاد می‌کند که نه تنها او، بلکه همه جهان را می‌کشد. او از این می‌نالد که عشق چگونه می‌تواند همزمان هم او را بسوزاند و هم بکشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و غم‌انگیز است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و مرگ ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۲۹۲

تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکشی
در غم آن من دل خسته بماتم بکشی

مردم از دست تو تا چند ترا جور بود
نه که خوبی بتو دادند که آدم بکشی

گر بعیسی نفسی جان بدهد باز لبت
جان من خلق جهان را بتو یکدم بکشی

چونهمه عالم از انفاس تو جان یافته اند
نیست کس را سخنی گر همه عالم بکشی

اهلی سوخته چونشمع چه کردست که تو
هم بسوزی ز غم خویشتن هم بکشی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.