هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اشتیاق شدید به معشوق سخن میگوید و آرزو میکند که ای کاش میتوانست مانند دلش در حضور معشوق وجود داشته باشد. او از بیتوجهی معشوق به حالش شکایت دارد و آرزو میکند که معشوق مانند یوسف در بازار عشق به او توجه میکرد. همچنین، شاعر از رنج عشق و اشتیاقش میگوید و آرزو میکند که ای کاش مرگش به دست معشوق رقم میخورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۲۹۳
شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی داشتی
کاشکی جان همچو دل پیشش وجودی داشتی
راستی را گر کسی میبود سرو بوستان
پیش سرو قامتت سر در سجودی داشتی
سوختیم از شوق و هیچ از حال ما آگه نیی
آتش پنهان ما ایکاش دودی داشتی
یوسف جان پیش ما بودی نه با بیگانگان
گر خریداری درین بازار سودی داشتی
ایخوش آن کز ناوک مژگان او گشتی هلاک
گر اجل در کار اهلی دیر و زودی داشتی
کاشکی جان همچو دل پیشش وجودی داشتی
راستی را گر کسی میبود سرو بوستان
پیش سرو قامتت سر در سجودی داشتی
سوختیم از شوق و هیچ از حال ما آگه نیی
آتش پنهان ما ایکاش دودی داشتی
یوسف جان پیش ما بودی نه با بیگانگان
گر خریداری درین بازار سودی داشتی
ایخوش آن کز ناوک مژگان او گشتی هلاک
گر اجل در کار اهلی دیر و زودی داشتی
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.