هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و آرزوهای خود سخن می‌گوید. او امیدوار است که معشوقش به او توجه کند و مانند گلی در باغ زندگی‌اش بدرخشد. شاعر از دردهای دلش می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوقش مرهم دردهایش شود. او همچنین از عطر و بوی معشوقش می‌نالد و امیدوار است که این عطر، جانش را تازه کند. در پایان، معشوق با خنده به شاعر می‌گوید که اگرچه عاشق است، اما اگر از این چمن بپرد، می‌تواند بلبل باغش شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۳۶۹

دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی
پای بچشم من نهی چشم و چراغ من شوی

پنبه داغ سینه ام مرهم دل نشد مگر
با تن همچو برگ گل مرهم داغ من شوی

بوی نسیم گل کجا تازه کند دماغ ما
هم مگر از شمیم خود عطر دماغ من شوی

بهر فراغ دل ترا بینم و این ملال تست
وه تو ملول تا بکی بهر فراغ من شوی

گفت به خنده آن گلم اهلی اگرچه عاشقی
گر بپری از این چمن بلبل باغ من شوی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.