هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر با اشاره به شخصیت‌های افسانه‌ای مانند فرهاد، مجنون، و سلیمان، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از عشق بی‌پاسخ، رنج جدایی، و آرزوهای بربادرفته می‌گوید و از دردهای عاطفی خود شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات ادبی و تاریخی موجود در شعر نیاز به دانش ادبی و بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۱۳۶۸

گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی
بر سنگ تیشه کی زدی از غم بسر زدی

مجنون چو من اگر جگرش سوختی ز عشق
آتش ز برق آه به آفاق در زدی

آنشمع اگر ز چهره بر انداختی نقاب
پروانه را مجال ندادی که پر زدی

گر حکم داشتی چو سلیمان دلم بباد
از ملک خاک خیمه بماک دگر زدی

هر زخم ناوکی که زد آنشوخ بر دلم
راحت فزود کاش ازین بیشتر زدی

یکشب اگر رقیب شدی دور از آن پری
فریاد چون سگان همه شب تا سحر زدی

اهلی گر آن مسیح نفس نام بردی اش
بعد از هزار سال سر از خاک برزدی
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.