۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱ - در مدح شیخ روز بهان

بحری که دلش منبع اسرار نهان است
شطاع جهان شیخ بحق روز بهان است

آن گلبن تحقیق که در مشرب عذبش
صد جوی ز سر چشمه توحید روان است

آن طرفه عروسان که پس پرده غیبند
از کشف عرایس همه بر خلق عیان است

گر مرده رسد بر در او زنده شود باز
او عیسی جانبخش و درش عالم جان است

سر بیشه عشق است درش ذروه رفعت
پای سگ این در بسر شیر ژیان است

اندیشه بمعراج کمالش نبرد راه
کو بیشتر از مرتبه فهم و گمان است

در سلسه معنی از آن گلبن توحید
بوییست که در خرقه پیر خرقان است

افروخته از شمع محبت اثر اوست
سعدی که چراغ دل صاحبنظران است

اهلی چو عیان است کمالش چه دهی شرح
آنجا که عیان است چه حاجت ببیان است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰ - در ماتم و عزای حسین (ع) گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲ - در وصف خیمه و مدح شاه اسماعیل گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.