۱۱۶ بار خوانده شده

بخش ۸ - مدح امیر اعظم شاه قلی بیگ

فلک قدری که هست از عزت و جاه
بصورت شه بمعنی چاکر شاه

برحمت دستگیر هر بد و نیک
چراغ دیده عالم قلی بیگ

ز خورشید فزون روشن ضمیری
بلند از قدر او نام امیری

چنان ضبط امور ملک فرمود
که هم حق راضی و هم خلق خشنود

همه پرگاروش آن رای گیرد
که حق در مرکز خود جای گیرد

از آن کوتاه دست شبروان است
که شمع او چراغ کاروان است

ز عدل او چو مهر و صبح صادق
بود با پنبه هم آتش موافق

چو آتش هر که باشد تند و سرکش
به لطفش میزند آبی بر آتش

به حشمت طور درویشانه دارد
از و شمع فلک پروانه دارد

زهی خلق و کرم کز دور و نزدیک
همی گوید دعایش ترک و تاجیک

گرش باشد کسی دشمن درین جمع
ز سر تا پا برآرد رشته چون شمع

الهی تا ز نور شمع خورشید
بود روشن چراغ ماه جاوید

بکام دوستان کوری بدخواه
چراغش زنده باد از دولت شاه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷ - مدح سلطان یعقوب
گوهر بعدی:بخش ۹ - صفت عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.