هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق، سختی‌های زندگی، و ایمان به غیب سخن می‌گوید. او از تاریکی روز و جستجوی نور، از مستی و عشق، و از رابطه‌ی خاص و عام صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و عشق ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۸

چون به قاصد بسپرم پیغام را
رشک نگذارد که گویم نام را

گشته در تاریکی روزم پنهان
کو چراغی تا بجویم شام را

آن میم باید که چون ریزم به جام
زور می در گردش آرد جام را

بی گناهم پیر دیر از من مرنج
من به مستی بسته ام احرام را

از دل تست آنچه بر من می رود
می شناسم سختی ایام را

تا نیفتد هر که تن پرور بود
خوش بود گر دانه نبود دام را

بس که ایمانم به غیبست استوار
از دهان دوست خواهم کام را

ما کجا، او کو، چه سودا در سرست
ذره های آفتاب آشام را

زحمت عامست دائم خاص را
عشرتی خاص است هر دم عام را

دلستان در خشم و غالب بوسه جوی
شوق نشناسد همی هنگام را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.