هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند انتظار، حسرت، عشق، رنج و رندی می‌پردازد. شاعر از شب‌های تنهایی، فرصت‌های از دست رفته و ناتوانی در تغییر سرنوشت سخن می‌گوید. همچنین، به زیبایی‌های طبیعت و حالات روحی انسان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۴۲

به شغل انتظار مهوشان در خلوت شبها
سر تار نظر شد رشته تسبیح کوکبها

به روی برگ گل تا قطره شبنم نپنداری
بهار از حسرت فرصت به دندان می گزد لبها

به خلوتخانه کام «نهنگ لا» زدم خود را
ستوه آمد دل از هنگامه غوغای مطلبها

کند گر فکر تعمیر خرابیهای ما گردون
نیاید خشت مثل استخوان بیرون ز قالبها

خوشا بیرنگی دل دستگاه شوق را نازم
نمی بالد به خویش این قطره از طوفان مشربها

ندارد حسن در هر حال از مشاطگی غفلت
بود ته بندی خط سبزه خط در ته لبها

خوشا رندی و جوش ژنده رود و مشرب عذبش
به لب خشکی چه میری در سرابستان مذهبها؟

تو خوی پنداری و دانی که جان بردم نمی دانی
که آتش در نهادم آب شد، از گرمی تبها

مبادا همچو تار سبحه از هم بگسلد غالب
نفس با این ضعیفی برنتابد شور یا ربها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.