هوش مصنوعی: این شعر از حسرت، عشق ناکام و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌تأثیری داوری‌ها، اشک‌های بی‌پاسخ، و ناله‌های بی‌شنونده شکایت دارد. تصاویری مانند عکس در آب لرزان، بلبل و گل، و تیغ ادا، همگی بر عمق درد و ناامیدی او تأکید می‌کنند. در نهایت، شعر به ازدست‌رفتن آزادی و اسارت در دلدادگی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، ناامیدی و درد عشق است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خون هوس' و 'تیغ ادا' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۵۷

بس که درین داوری بی اثر افتاده است
اشک تو گویی مرا از نظر افتاده است

عکس تنش را در آب لرزه بود هم ز موج
بیم نگاه خودش کارگر افتاده است

ناله نداند که من شعله زیان می کنم
هر چه ز دل جسته است در جگر افتاده است

خاطر بلبل بجوی قطره شبنم مگوی
کز پسی گوش گل ناله تر افتاده است

هر چه ز سرمایه کاست در هوس افزوده ایم
هر چه ز اندیشه خاست در خطر افتاده است

از نگه سرخوشت کام تمنا کند
آینه ساده دل دیده ور افتاده است

او دلی از ما گداخت وین نفس گرم ساخت
ناله ما از نگاه شوختر افتاده است

خون هوس پیشگان خوش نبود ریختن
تیغ ادا پاره ای بدگهر افتاده است

رشک دهانت گذاشت غنچه گل چون شکفت
دید که از روی کار پرده برافتاده است

ده به فروماندگی داد فروماندگان
سایه در افتادگی وقف هر افتاده است

مستی دل دیده را محرم اسرار کرد
بیخودی پرده دار پرده در افتاده است

آن همه آزادگی وین همه دلدادگی
حیف که غالب ز خویش بی خبر افتاده است
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.