هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به زیباییهای جهان و حیرتهای وجودی انسان میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند آینه، طلسم، گل، و سنگها، به وحدت وجود و رازآلودگی جهان اشاره میکند. همچنین، مفاهیمی مانند عشق، حیرت، و جستجوی معنا در زندگی را بیان میدارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند.
شمارهٔ ۸۵
هر ذره محو جلوه حسن یگانه ای ست
گویی طلسم شش جهت آینه خانه ای ست
حیرت به دهر بی سر و پا می برد مرا
چون گوهر از وجود خودم آب و دانه ای ست
ناچار با تغافل صیاد ساختم
پنداشتم که حلقه دام آشیانه ای ست
پابسته نورد خیالی، چو وارسی
هر عالمی ز عالم دیگر فسانه ای ست
خود داریم به فصل بهاران عنان گسیخت
گلگون شوق را رگ گل تازیانه ای ست
هر سنگ عین ثابته آبگینه ای
هر برگ تاک قفل در شیره خانه ای ست
هر ذره در طریق وفای تو منزلی
هر قطره از محیط خیالت کرانه ای ست
در پرده ای تو چند کشم ناز عالمی
داغم ز روزگار و فراقت بهانه ای ست
وحشت چو شاهدان به نظر جلوه می کند
گرد ره و هوا سر زلفی و شانه ای ست
غالب دگر ز منشاء آوارگی مپرس
گفتم که جبهه را هوس آستانه ای ست
گویی طلسم شش جهت آینه خانه ای ست
حیرت به دهر بی سر و پا می برد مرا
چون گوهر از وجود خودم آب و دانه ای ست
ناچار با تغافل صیاد ساختم
پنداشتم که حلقه دام آشیانه ای ست
پابسته نورد خیالی، چو وارسی
هر عالمی ز عالم دیگر فسانه ای ست
خود داریم به فصل بهاران عنان گسیخت
گلگون شوق را رگ گل تازیانه ای ست
هر سنگ عین ثابته آبگینه ای
هر برگ تاک قفل در شیره خانه ای ست
هر ذره در طریق وفای تو منزلی
هر قطره از محیط خیالت کرانه ای ست
در پرده ای تو چند کشم ناز عالمی
داغم ز روزگار و فراقت بهانه ای ست
وحشت چو شاهدان به نظر جلوه می کند
گرد ره و هوا سر زلفی و شانه ای ست
غالب دگر ز منشاء آوارگی مپرس
گفتم که جبهه را هوس آستانه ای ست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.