هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های زندگی و طبیعت می‌پردازد و در عین حال، دردها و رنج‌های انسانی را نیز بیان می‌کند. شاعر از غم، زخم‌های بی‌مرهم، و زیبایی‌های گذرا سخن می‌گوید و در نهایت، به بهار و جلوه‌های آن اشاره می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به ناکامی‌ها و بی‌عدالتی‌ها دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارد.

شمارهٔ ۱۲۶

خوش ست آن که با خویش جز غم ندارد
ولی خوشترست آن که این هم ندارد

قوی کرده پیوند ناسور پشتش
گرانمایه زخمی که مرهم ندارد

سرابی که رخشد به ویرانه خوشتر
ز چشمی که پیرایه نم ندارد

به جوش عرق رنگ درباخت رویت
گل از نازکی تاب شبنم ندارد

گلت را نوا نرگست را تماشا
تو داری بهاری که عالم ندارد

چه ناکس شمرد آن که خون ریخت ما را
به تیغی که ترکیب او خم ندارد

ز ماتم نباشد سیه پوش زلفت
که هندو بدین گونه ماتم ندارد

نگهدار خود را وز آینه بگذر
نگاه تو پروای خود هم ندارد

سخن نیست در لطف این قطعه غالب
بهشتی بود هند کادم ندارد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.