هوش مصنوعی: این شعر از غم، درد، عشق و رنج‌های درونی سخن می‌گوید. شاعر از احساسات عمیق خود مانند شوق، غم، اسارت و دردهای عاطفی می‌نالد و از عناصری مانند آتش، باد، خون و موج برای بیان این احساسات استفاده می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند غیرت، عشق نافرجام و رنج‌های بشری دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند خون، درد و اسارت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۶۷

شوقم ز پند بر در فریاد می زند
بر آتش من آب دم از باد می زند

تا افگنی چه ولوله اندر نهاد ما
کایینه از تو موج پریزاد می زند

از جوی شیر و عشرت خسرو نشان نماند
غیرت هنوز طعنه به فرهاد می زند

هرگز مذاق درد اسیری نبوده است
با ناله ای که مرغ قفس زاد می زند

ممنون کاوش مژه و نیشتر نیم
دل موج خون ز درد خداداد می زند

خونی که دی به جیبم ازو خارخار بود
امروز گل به دامن جلاد می زند

اندر هوای شمع همانا ز بال و پر
پروانه دشنه در جگر باد می زند

زین بیش نیست قافله رنگ را درنگ
گل یک قدح به سایه شمشاد می زند

ذوقم به هر شراره که از داغ می جهد
دل را نوای دیر بماناد می زند

چون دید کز شکایت بیداد فارغم
بر زخم سینه ام نمک داد می زند

تا دستبرد آتش سوزان دهد به باد
سنگ از شرار خنده به پولاد می زند

غالب سرشک چشم تو عالم فرو گرفت
موجی ست دجله را که به بغداد می زند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.