هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا یا شاعری مشابه، درباره عشق حقیقی و رهایی از تعلقات دنیوی است. شاعر بر ضرورت بی‌نیازی از دو جهان، صبر در عشق، و فداکاری در راه معشوق تأکید دارد. همچنین، تضاد میان ظاهر و باطن، و اهمیت خلوت و عبادت در کنش‌های عاشقانه مورد توجه قرار گرفته است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند فداکاری و ریاضت در عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۷۳

به عشق از دو جهان بی نیاز باید بود
مجاز سوز حقیقت گداز باید بود

به جیب حوصله نقد نشاط باید ریخت
به جان شکوه تغافل طراز باید بود

چو لب ز هرزه نوایان شوق نتوان شد
چو دل ز پرده سرایان راز باید بود

چو بزم عشرتیان تازه رو توان جوشید
چو شمع خلوتیان جان گداز باید بود

کمر نهفته به تاراج خویش باید بست
شریک مصلحت سعی ناز باید بود

چو شوق بال گشاید توان به خود بالید
چو ناز جلوه گر آید نیاز باید بود

به صحن میکده سرمست می توان گردید
به کنج صومعه وقت نماز باید بود

به خون تپیده ذوق نگاه نتوان زیست
شهید آن مژه های دراز باید بود

نگه ز دیده بیدار جو که سائل را
به کدیه طالب درهای باز باید بود

چه بر ز راحت آزادگی خوری غالب؟
ترا که این همه با برگ و ساز باید بود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.