هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج‌های عاشقانه، و دوری از مادیات سخن می‌گوید. شاعر از غم‌های فراوان، ناامیدی از وصال معشوق، و بی‌اعتباری دنیا می‌نالد. همچنین، به مفاهیمی مانند عفت، صبر، و درویشی اشاره می‌کند و دنیای مادی را در مقابل عشق واقعی بی‌ارزش می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از ابیات دارای مضامین پیچیده و تمثیلی هستند که برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۱۷۸

تاجر شوق بدان ره به تجارت نرود
که ره انجامد و سرمایه به غارت نرود

چه نویسم به تو در نامه؟ کز انبوهی غم
نیست ممکن که روانی ز عبارت نرود

از حیا گیر نه از جور گر آن مایه ناز
کشته تیغ ستم را به زیارت نرود

وصل دلدار نه خلدست همان به، همدم
که نگویی سخن و عرض بشارت نرود

دل بدان گونه بپالای که در خواهش دید
دیده خون گردد و از دیده بصارت نرود

قصر و مهمانکده حاتم و کسری بگذار
نام از رفتن آثار عمارت نرود

حج درویش طمع پیشه نیرزد به قبول
تا که اندوخته کدیه به غارت نرود

تو به یک قطره خون ترک وضو گیری و ما
سیل خون از مژه رانیم و طهارت نرود

رمز بشناس که هر نکته ادایی دارد
محرم آنست که ره جز به اشارت نرود

زاهد از حور بهشتی به جز این نشناسد
که شود دستزد شوق و بکارت نرود

غالب خسته به کوی تو رهین تپشی ست
که به شاهی ننشیند به وزارت نرود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.