۱۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۶

داغ تلخ گویانم لذت سم از من پرس
محو تندخویانم حیرت رم از من پرس

موجی از شرابستم لختی از کبابستم
شور من هم از من جوی سوز من هم از من پرس

نیست با غنودن ها برگ پر گشودن ها
از عدم برون آمد سعی آدم از من پرس

نفس چون زبون گردد دیو را به فرمان گیر
محرم سلیمانم نقش خاتم از من پرس

ای که در دل آزاری بیش را کم انگاری
در شمار غمخواری بیشی کم از من پرس

بوسه از لبانم ده عمر خضر از من خواه
جام می به پیشم نه عشرت جم از من پرس

تیغ غمزه با اغیار آنچه کرد می دانی
خنجر تغافل را تیزی دم از من پرس

خلد را نهادم من لطف کوثر از من جوی
کعبه را سوادم من شور زمزم از من پرس

ورد من بود غالب یا علی بوطالب
نیست بخل با طالب اسم اعظم از من پرس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.