هوش مصنوعی: این شعر از غالباً غزلی عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از ناامیدی، ملالت، و دوری از معشوق سخن می‌گوید. او از غرور معشوق، بی‌وفایی، و نبود پاسخ به عشق خود شکایت دارد و گاهی به مفاهیم عرفانی مانند طلب بوسه، تشنگی معنوی، و عشق الهی اشاره می‌کند. همچنین، در ابیاتی به مسائل اجتماعی و اخلاقی مانند صبر، عدالت، و دوری از فریب پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به رنج‌های روحی و اجتماعی، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند و مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۲۹۷

گستاخ گشته ایم غرور جمال کو؟
پیچیده ایم سر ز وفا گوشمال کو؟

تا کی فریب حلم خدا را خدا نه ای
آن خوی خشمگین و ادای ملال کو؟

برگشته ام ز مهر و نمی گیریم به قهر
دارم دو صد جواب ولی یک سؤال کو؟

یا می گسست صحبت و یا می فزود ربط
لیکن مرا ملال و ترا انفعال کو؟

خواهی که برفروزی و سوزی درنگ چیست؟
خواهم که تیز سوی تو بینم مجال کو؟

گر گفته ایم کشتن و بستن به ما مخند
ما را تدارکی به سزا در خیال کو؟

داغم ز رشک شوکت صنعان ولی چه سود
آن دستگاه طاعت هفتاد سال کو؟

من بوسه جوی و تو به سخن داریم نگاه
لب تشنه با گهر چه شکیبد زلال کو؟

دل فتنه جوی و فرصت تکمیل عشق نیست
هنگامه سازی هوس زود بال کو؟

لب تا جگر ز تشنگیم سوخت در تموز
صاف شراب غوره و جام سفال کو؟

در باده طهور غم محتسب کجا؟
در عیش خلد آفت بیم زوال کو؟

غالب به شعر کم ز ظهوری نیم ولی
عادل شه سخن رس دریا نوال کو؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.