۱۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۹

حق که حقست سمیع ست فلانی بشنو
بشنو گر تو خداوند جهانی بشنو

لن ترانی به جواب ارنی چند و چرا؟
من نه اینم بشناس و تو نه آنی بشنو

سوی خود خوان و به خلوتگه خاضم جا ده
آنچه دانی بشمار آنچه ندانی بشنو

پرده ای چند به آهنگ نکیسا بسرای
غزلی چند به هنجار فغانی بشنو

لختی آیینه برابر نه و صورت بنگر
پاره ای گوش به من دار و معانی بشنو

هر چه سنجم به تو ز اندیشه پیری بپذیر
هر چه گویم به تو از عیش جوانی بشنو

داستان من و بیداری شبهای فراق
تا نخسبی و به پاسم ننشانی بشنو

چاره جو نیستم و نیز فضولی نکنم
من و اندوه تو چندان که توانی بشنو

زین که دیدی به جحیمم طلب رحم خطاست
سخنی چند ز غمهای نهانی بشنو

نامه در نیمه ره بود که غالب جان داد
ورق از هم در و این مژده زبانی بشنو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.