هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشقانه، ناامیدی از عشق و شکایت از بی‌وفایی معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، احساسات خود را نسبت به بی‌مهری معشوق و ناعادلانه بودن دنیا بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۱۱

در زمهریر سینه آسودگان نه ای
ای دل بدین که غمزده ای شادمان نه ای؟

ای دیده اشک ریختن آیین تازه نیست
خود را ز ما مگیر اگر خون فشای نه ای

بلبل به گوشه قفس از خستگی منال
چون من به بند خار و خس آشیان نه ای

داغم ز ناکسی که به تمهید آشتی
رنجیده ای ز غیر و به من مهربان نه ای

گویی یکی ست پیش تو بود و نبود من
با من نشسته ای و ز من سرگران نه ای

آخر نبوده ایم در اول خداپرست
با ما ز سادگی ست اگر بدگمان نه ای

با خویش در شمار جفا همدم منی
با غیر در حساب وفا همزبان نه ای

دانسته ای که عاشق زارم گدا نیم
دانم که شاهدی شه گیتی ستان نه ای

نازم تلون تو به بخت خود و رقیب
با او چنین نبودی و با ما چنان نه ای

با دیده چیست کار تو؟ لخت جگر نه ای
در دل چراست جای تو؟ سوز نهان نه ای

غالب ز بود تست که تنگست بر تو دهر
بر خویشتن ببال اگر در میان نه ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.