هوش مصنوعی: این شعر از غالب با درونمایه‌ای عاشقانه و عرفانی سروده شده است. شاعر از درد دل‌های ناگفته، عشق ناکام، و حسرت دیدار معشوق سخن می‌گوید. او از احساسات عمیق خود مانند اندوه، شوق، و بی‌قراری می‌گوید و از مفاهیمی مانند جدایی، مرگ، و عشق الهی نیز یاد می‌کند. تصاویر شاعرانه‌ای مانند «شبنم» و «ریگ روان» به زیبایی احساساتش را نشان می‌دهند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات به مفاهیمی مانند مرگ و اندوه نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارد.

شمارهٔ ۳۱۰

سرچشمه خونست ز دل تا به زبان های
دارم سخنی با تو و گفتن نتوان های

سیرم نتوان کرد ز دیدار نکویان
نظاره بود شبنم و دل ریگ روان های

ذوقی ست درین مویه که بر نعش منستش
ها دلشده هیچ مگوی همه دان های

در خلوت تابوت نرفته ست ز یادم
بر تخته در دوخته چشم نگران های

ای فتوی ناکامی مستان که تو باشی
مهتاب شب جمعه ماه رمضان های

باد آور ناگفته شنو رفت حوالت
دردی که به گفتن نپذیرفت گران های

از جنت و از چشمه کوثر چه گشاید؟
خون گشته دل و دیده خونابه فشان های

در زمزمه از پرده و هنجار گذشتیم
رامشگری شوق به آهنگ فغان های

سیماب تنی کز رم برق ست نهادش
گردیده مرا مایه آرامش جان های

غالب به دل آویز که در کارگه شوق
نقشی ست درین پرده به صد پرده نهان های
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.