هوش مصنوعی: این شعر با پرسش‌های پیاپی و استفاده از استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند غم، هنر، عشق، تقدیر و ناتوانی انسان در برابر سرنوشت می‌پردازد. شاعر با بیان این که اگر توانایی‌های خاصی داشت، آیا غم‌هایش کم می‌شد، به تفکر درباره‌ی ماهیت رنج و آرزوهای بشری می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۱۴

گر نه نواها سرودمی چه غمستی؟
من که نیم گر نبودی چه غمستی؟

زنگ زدودن نبرد ز آینه کلفت
گر همه صورت زدودمی چه غمستی؟

گر غم دل بودمی که تا دم مردن
هم به خود از خود فزودمی چه غمستی؟

بخت خود ار بودمی که تا به قیامت
بی خبر از خود غنودمی چه غمستی؟

نی به سخن مزد نی ستایش اگر من
کشت کدیور درودمی چه غمستی؟

نیست مشامی شمیم جوی، اگر من
غالیه چندین نسودمی چه غمستی؟

چون در دعوی توان به لغو گشودن
من به هنر گر گشودمی چه غمستی؟

چون دل یاران توان به هزل ربودن
من به سخن گر ربودمی چه غمستی؟

گر به مثل لال گشتمی که سخنها
گفتمی و خود شنودمی چه غمستی؟

گر به سخن مست گشتمی که به مستی
گفته خود را ستدومی چه غمستی؟

حیف ز عیسی که دور رفت وگر نه
معجزه دم نمودمی چه غمستی؟

آه ز داوود کان نماند وگر نه
ناله به لحن آزمودمی چه غمستی؟

قافیه غالب چو نیست پرس ز عرفی
«گر من فرهنگ بودمی چه غمستی؟»
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.