هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دل‌بستگی به دنیا و رنج‌های آن می‌گوید، از جدایی از یار شکایت می‌کند و به وعده‌های عمل‌نشده اشاره می‌کند. همچنین، از مرگ و قضا و قدر سخن می‌گوید و آرزوی دیدار دوباره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه، فلسفی و مرتبط با مرگ است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، لحن غمگین و پیچیدگی معنایی آن برای سنین پایین مناسب نیست.

بخش ۴۲ - شعر گفتن گلشاه

کزین پس ایا دل به دنیا مناز
که عزش عذابست و نازش نیاز

دو سرو سهی را بهٔک بوستان
بپرورد در شادکامی و ناز

ابی آن که ز آن هر دو آمد گناه
ز یک دیگرانشان جدا کرد باز

ایا ورقه دوری تو از یار خویش
شدم بی تو کوتاه عمری دراز

مرا گفته بودی که آیم برت
شدی از برم باز نایی تو باز

قضا تا در مرگ تو باز کرد
به خود بر در غم نکردم فراز

به نزد تو خواهم همی آمدن
مرا هم بر جای خود جای ساز
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۱ - مردن ورقه و خبریافتن گلشاه
گوهر بعدی:بخش ۴۳ - سه روز و سه شب همچنان در عذاب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.