هوش مصنوعی:
این متن توصیفی حماسی از یک پیروزی نظامی و قدرت سپاه یک پادشاهی است. در آن، سپاه دشمن شکست خورده و فرار میکند، در حالی که سپاه پیروز با عظمت و قدرت پیش میرود. تصاویر زندهای از صحنههای نبرد، فرار دشمنان، و عظمت سپاه ارائه شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای تصاویر خشونتآمیز از نبرد و جنگ است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد. همچنین، زبان و سبک آن پیچیده و ادبی است و درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۷۷ - قصیده فتح خوارزم
خجسته دولت عالی همین کرد ایملک پیمان
که فتحی نو دهد هر روز از یک گوشه کیهان
فرود آرد سپاهت را به گرد کشور عاصی
برآرد گرد از آن کشور بسوی گنبد گردان
برانگیزد ز شادروان سپاه پادشاهی را
نشاند یک غلامت را بر آن شاهانه شادروان
همه گردان فیل افکن همه مردان شیر اوژن
همه چون رستم و بهمن همه چون طوس و چون دستان
هزیمت رفتگان چونان همی رفتند روی از پس
چو اندر رستخیز آنکس کجا گوینده بهتان
دو دست اندر عنان چونان چو اندر سلسله دوزخ
دو پای اندر رکاب ایدون چو اندر کنده زندان
تو گفتی هر یکی زیشان یکی کشتی شده ز آنپس
خله اش دو پا و بیلش دست و مرغابیش کشتیبان
چو بازیگر همی رفتند خم داده میانک را
بحلق اندر یکی حلقه، بتن عریان بدل بریان
نهاده دست چون کوران، همه بر پشت یکدیگر
عصای یکدگر گشته نژند از تهمت عصیان
ز بس کشته، ز بس غرقه، ز خیل دشمنان گفتی
چه شد هامون چه شد جیحون که آن چونین و این چونان
سپه سالار لشکرشان، یکی لشکرشکن کآخر
شکسته شد از او لشکر ولیکن لشکر ایشان
که فتحی نو دهد هر روز از یک گوشه کیهان
فرود آرد سپاهت را به گرد کشور عاصی
برآرد گرد از آن کشور بسوی گنبد گردان
برانگیزد ز شادروان سپاه پادشاهی را
نشاند یک غلامت را بر آن شاهانه شادروان
همه گردان فیل افکن همه مردان شیر اوژن
همه چون رستم و بهمن همه چون طوس و چون دستان
هزیمت رفتگان چونان همی رفتند روی از پس
چو اندر رستخیز آنکس کجا گوینده بهتان
دو دست اندر عنان چونان چو اندر سلسله دوزخ
دو پای اندر رکاب ایدون چو اندر کنده زندان
تو گفتی هر یکی زیشان یکی کشتی شده ز آنپس
خله اش دو پا و بیلش دست و مرغابیش کشتیبان
چو بازیگر همی رفتند خم داده میانک را
بحلق اندر یکی حلقه، بتن عریان بدل بریان
نهاده دست چون کوران، همه بر پشت یکدیگر
عصای یکدگر گشته نژند از تهمت عصیان
ز بس کشته، ز بس غرقه، ز خیل دشمنان گفتی
چه شد هامون چه شد جیحون که آن چونین و این چونان
سپه سالار لشکرشان، یکی لشکرشکن کآخر
شکسته شد از او لشکر ولیکن لشکر ایشان
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶ - از چکامه ای
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸ - تغزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.