هوش مصنوعی: نامه‌ای فرستاده شد و لشکری گردآوری شد. مهراج شاه با سپاهی بزرگ به سوی چین حرکت کرد و نبرد سختی درگرفت. پس از پیروزی، غنائم و اسرا به نزد ضحاک فرستاده شد. سپس خبر کشته شدن دارای ماچین و چین به ضحاک رسید.
رده سنی: 14+ متن دارای مضامین حماسی و نبرد است که ممکن است برای کودکان کم‌سن مناسب نباشد. همچنین، استفاده از زبان و سبک ادبی کلاسیک، درک آن را برای گروه سنی پایین دشوار می‌کند.

بخش ۳۰ - کشته شدن ماهنگ پادشاه چین در جنگ با مهراج

چو نامه بدادند، بر خواند زود
فرستاد هر جا که لشکرش بود

به درگاه خواند او سپاهی گران
گزین کرد پانصد هزاران سران

فرستاد نزدیک مهراج شاه
چو مهراج دید آن گزیده سپاه

بر آراست لشکر، سوی چین کشید
ز ماهنگ وز لشکرش کین کشید

میان دو لشکر بسی بود رزم
تهی کرده گردان سر از خواب و بزم

پس از کابل و زابل آمد سپاه
فراوان مدد پیش مهراج شاه

چو با شاه چین شد زمانه درشت
مر او را به خون پسر باز کُشت

چو کُشتی تو همچون خودی را نژند
چنان دان که کشتندت، ای مستمند

همه گنج ماهنگ برداشت پاک
وز آن شهرِ خرّم برآورد خاک

زن و بچه و گنج او هر چه بود
فرستاد نزدیک ضحّاک زود

وز آن جا سوی شهر خود بازگشت
زمانه چنو خواست دمساز گشت

جهان را چنین است آیین و کار
گهی دشمن است و گهی دوستدار

گهی با تو و گاه با تو نبود
گهی نیکخو، گاه بدخواه بود

چو شد نونک و فارک آگاه از این
برفتند و بگذاشتند آن زمین

گریزان برفتند یک ماهه راه
به جُستن بدان بیشه آمد سپاه

کسی را ندیدند و گشتند باز
جهان را دگرگونه تر بود ساز

چو آگاهی آمد به ضحاک از این
که شد کشته دارای ماچین و چین
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۹ - نامه فرستادن مهراج به دست رسول به نزد ضحاک
گوهر بعدی:بخش ۳۱ - فرستادن ضحاک، برادر خویش، کوش را به فرمانروایی چین برای کشتن جمشیدیان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.