هوش مصنوعی: پس از نبرد، آتبین ده سوار را به آن سوی رود فرستاد تا بر درختان بلند بنشینند و از حمله ناگهانی دشمن در امان باشند. ناگهان سپاهی دیده شد و آتبین و همراهانش به سوی آنها حرکت کردند. رنگ‌های پرچم‌ها هوا را سرخ، زرد و بنفش کرده بود و زمین از گرانی ناله می‌کرد. گویی شاه چین با لشکرش برای انتقام آمده بود. آتبین گروهش را سازماندهی کرد، اردوگاه را به کوه فرستاد و خود در کنار رود مستقر شد تا راه سپاه را زیر نظر بگیرد.
رده سنی: 14+ متن دارای مضامین حماسی و توصیف‌های پیچیده از صحنه‌های نبرد است که برای درک کامل آن، مخاطب به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی تصاویر شدید مانند ناله زمین از گرانی برای کودکان کم‌سن مناسب نباشد.

بخش ۵۱ - آگاه شدن آتبین از آمدن لشکر

وز آن سوی رود از پس کارزار
فرستاده بود آتبین ده سوار

نشانده همه بر درخت بلند
که ناگه ز دشمن نیاید گزند

یکایک چو دیدند ناگه سپاه
سوی آتبین بر گرفتند راه

که روی هوا سرخ و زرد و بنفش
ز تابیدن رنگهای درفش

هوا سربسر بود نالد همی
زمین از گرانی بنالد همی

همانا که خود شاه چین آمده ست
کجا چین و ماچین به کین آمده ست

بیاراست پس آتبین با گروه
فرستاد یکسر بنه سوی کوه

لب رود بگرفت و راه سپاه
کشیدند دیده همه سوی راه
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۰ - کین نیواسب
گوهر بعدی:بخش ۵۲ - برخورد دو سپاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.