هوش مصنوعی: در این متن، شرح نبردی بین سپاهیان چین و ایران آمده است. آتبین، یکی از فرماندهان، با شجاعت و مهارت خود در جنگ شرکت می‌کند و سپاه دشمن را شکست می‌دهد. پس از پیروزی، او و سپاهش به جشن و پایکوبی می‌پردازند. سپس، با نگرانی از حملات احتمالی آینده، تصمیم می‌گیرند به دریا بروند و با کشتی‌ها از منطقه دور شوند. در نهایت، سپاه چین متوجه فرار آن‌ها می‌شود و به دنبالشان می‌رود، اما آتبین و سپاهش موفق به فرار می‌شوند.
رده سنی: 15+ متن شامل صحنه‌های نبرد و خشونت است که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. همچنین، استفاده از زبان ادبی و کهن ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.

بخش ۱۲۶ - پیروزی آتبین و بردن غنیمتها به دریا

چو انبوه شد رزم و دید آتبین
کجا چیره گشتند گردان چین

بزد ران و شبرنگ را تیز کرد
ز خون گریزنده پرهیز کرد

گروهی دلیران پس پشت او
درفشان یکی تیغ بر دست او

بهم برفگند آن سپه را چنان
که نشناخت دشمن رکاب از عنان

بکشت اندر آن حمله چندان سوار
که خون شد روان چون یکی جویبار

شب آمد ز کشتن کشیدند دست
سپهدار چین باز پستر نشست

از آن رزم بُد آتبین شادکام
ز بهر بزرگان می آورد و جام

به بزم اندرون مهربانی نمود
چو در رزم جوش جوانی نمود

چنین گفت کامروز دادیم داد
و زاین رزم پیروز گشتیم شاد

اگر پیشم آید چنین صد سپاه
چو بی کوش باشد ندارم به کاه

ولیکن چنین است ما را گمان
که آن دیو چهره زمان تا زمان

به ما گر سپاهی گران آورد
از ایران بسی سروران آورد

که داند که چون باشد این کار ِ زار
که پیروز برگردد از کارزار

اگرچه بود تیز جنگی پلنگ
نه هر بار پیروز باشد به جنگ

به سنگ ارچه ماند به سختی سبوی
نه همواره باز آورندش ز جوی

همان به که پیروز و آراسته
به دریا برانیم با خواسته

همانا فزون است کشتی دویست
بدین مرز بودن کنون روی نیست

بزرگان پسندیده دیدند رای
بر او خواندند آفرین خدای

همان شب به کشتی کشیدند بار
به دریا کشیدند با شهریار

روان گشت کشتی به یک ره دویست
تو گفتی به دریا کنون راه نیست

چو خورشید بر دشت لشکر کشید
طلایه نگه کرد و کس را ندید

ز رفتن سپه را چو آگاه کرد
برآن سرکشان رنج کوتاه کرد

سپه تا به نزدیک دریا بتاخت
همی نعره از چرخ برتر فراخت

ز چیزی که بردند، بگذاشتند
از او چینیان بهره برداشتند

بدیشان رسیدند روز دهم
جهانگیر کوش و سپاهش بهم

همی دست بر دست زد از دریغ
کز او آتبین یافت راه گریغ

سپاهش فرود آمد آن جایگاه
برآسود یک روز از رنج راه
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۲۵ - بازگشتن کوش به چین و نبرد با آتبین
گوهر بعدی:بخش ۱۲۷ - گفتگوی کوش با نوشان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.