هوش مصنوعی:
در این متن، شرح نبردی بین سپاهیان ایرانی و دشمنانشان (مکران و چین) آمده است. ابتدا سپاه ایرانی به فرماندهی کوش سترگ به دشمن حمله میکند، اما دشمنان به تاراج اموالشان میپردازند. کوش سترگ سپاهیان را به حمله سریع تشویق میکند، اما آنها اطاعت نمیکنند و شاه جنگی خشمگین میشود. روز بعد، سی هزار سوار مسلح به سوی دشمن حمله میبرند و پس از دو روز و شب به آنها میرسند. ایرانیان با کمین و حملهای سریع، دشمن را شکست میدهند و بسیاری از سربازان مکران و چین را میکشند. در پایان، سپاه دشمن به سختی شکست میخورد و راه بازگشت به سوی تختشان بسته میشود.
رده سنی:
14+
این متن دارای صحنههای نبرد و خشونت است که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. همچنین، زبان و ساختار آن ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال پیچیده باشد. محتوای حماسی و تاریخی آن بیشتر مورد توجه نوجوانان و بزرگسالان قرار میگیرد.
بخش ۲۱۷ - چینیان و مکرانیان در پی گریختگان و پیروزی ایرانیان بر آنان
سوی رزم شد کوش چون روز بود
که بر دشمنان دوش پیروز بود
سپاه و سپهبد ندیدند هیچ
به تاراج کردند یکسر بسیچ
سپه را همی گفت کوش سترگ
که چندین که هستید خرد و بزرگ
بتازید و لشکر بچنگ آورید
نباید که ایدر درنگ آورید
فراوان بگفت و نکردند کوش
دل شاه جنگی برآمد بجوش
برآشفت و ز آن جا سوی تخت شد
چو لشکر ز تاراج پردخت شد
دگر روز فرمود تا سی هزار
ز لشکر سواران خنجر گزار
پسِ دشمنان تاختن ساختند
شتابان دو روز و دو شب تاختند
رسیدند نزدیک آن یل سپاه
که گاه رسیده شد از رزمگاه
چو ایرانیان گردِ ره یافتند
ز کار کمین تیز بشتافتند
بیاراستند از دو رویه کمین
گروهی کشیدند شمشیر کین
سواران مکران و چین هم ز گرد
بر ایشان فگندند اسب نبرد
جهاندیده ایرانیان زود پشت
بدادند و شمشیر و نیزه به مشت
چو اسب از کمینگاه بگذاشتند
سراسر همه روی برگاشتند
کمین برگشادند یارانشان
ز باران فزون تیربارانشان
چنان هر دوان برهم آویختند
که هم در زمان گل برانگیختند
بکشتند چندان ز مکران و چین
کز ایشان کشیدند یکباره کین
از آن کینه کش لشکر کینه ساز
دو بهره نیامد سوی کوش باز
دژم گشت دارای چین زآن سپاه
سوی تختشان هیچ نگشاد راه
که بر دشمنان دوش پیروز بود
سپاه و سپهبد ندیدند هیچ
به تاراج کردند یکسر بسیچ
سپه را همی گفت کوش سترگ
که چندین که هستید خرد و بزرگ
بتازید و لشکر بچنگ آورید
نباید که ایدر درنگ آورید
فراوان بگفت و نکردند کوش
دل شاه جنگی برآمد بجوش
برآشفت و ز آن جا سوی تخت شد
چو لشکر ز تاراج پردخت شد
دگر روز فرمود تا سی هزار
ز لشکر سواران خنجر گزار
پسِ دشمنان تاختن ساختند
شتابان دو روز و دو شب تاختند
رسیدند نزدیک آن یل سپاه
که گاه رسیده شد از رزمگاه
چو ایرانیان گردِ ره یافتند
ز کار کمین تیز بشتافتند
بیاراستند از دو رویه کمین
گروهی کشیدند شمشیر کین
سواران مکران و چین هم ز گرد
بر ایشان فگندند اسب نبرد
جهاندیده ایرانیان زود پشت
بدادند و شمشیر و نیزه به مشت
چو اسب از کمینگاه بگذاشتند
سراسر همه روی برگاشتند
کمین برگشادند یارانشان
ز باران فزون تیربارانشان
چنان هر دوان برهم آویختند
که هم در زمان گل برانگیختند
بکشتند چندان ز مکران و چین
کز ایشان کشیدند یکباره کین
از آن کینه کش لشکر کینه ساز
دو بهره نیامد سوی کوش باز
دژم گشت دارای چین زآن سپاه
سوی تختشان هیچ نگشاد راه
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۱۶ - پیروزی کوش و بیهوش شدن قباد و بازگشت ایرانیان
گوهر بعدی:بخش ۲۱۸ - بهوش آمدن قباد و سرزنش سپاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.