۱۸۶ بار خوانده شده

بخش ۲۲۵ - فرستادن جاسوسان به دربار فریدون

وز آن جا سوی شهر خمدان کشید
همی برتر از خویشتن کس ندید

یکی شیر دل مرد را پیش خواند
ز کار فریدون فراوان بخواند

به درگاه او رفت بایدت، گفت
یکی بر رسیدن ز راز نهفت

سپاهش بدیدن که چند است و چون
هم از دیدنِ خود، هم از رهنمون

ببین تا فریدون چه دارد به دل
چه کرده ست با آن سپاه خجل

اگر سوی ما دارد آهنگ شاه
تو آهنگ ما کن نهانی به راه

بدادش ز دیبا و دینار چند
فرستاده شد بر ستور نوند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۲۴ - بازگشت کوش به مکران و کشتن شاه مکران
گوهر بعدی:بخش ۲۲۶ - عشق کوش به نگارین و کشتن او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.