هوش مصنوعی: در این متن، شخصیتی دژم و ناراحت از رفتار دیگران، تصمیم می‌گیرد که به عنوان پادشاه هر کاری که بخواهد انجام دهد. او نامه‌ای می‌نویسد و درخواست می‌کند که سرکشان را نزد او بفرستند. بزرگان از این تصمیم خوشحال می‌شوند و به فکر چاره‌ای برای حل مشکل می‌افتند. در نهایت، هیچ راهی برای بازگرداندن سرکشان به جای خود نمی‌یابند، زیرا از آنها بزرگی و آرامش به دست آورده‌اند. متن با توصیف دلیران و جنگجویان جهانگیر پایان می‌یابد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق احساسی و سیاسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان قدیمی و سبک ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

بخش ۲۹۱ - دلتنگی کوش از نامه های فریدون

ببردند و بر کوش کردند یاد
دژم گشت از ایشان و پاسخ نداد

وزآن پس چنان گفت کاری رواست
کند هرچه خواهد که او پادشاست

مرا نامه کرده ست هم زین نشان
که زی ما فرست آن همه سرکشان

کنون کرد باید شما را درنگ
یکی تا سگالیم زین نام و ننگ

بزرگان از او بازگشتند شاد
همی هر کسی دل به رفتن نهاد

دل کوش از آن نامه ها تنگ شد
سوی چاره و بند و نیرنگ شد

همی هیچ گونه نیامدش رای
که آن سرکشان را دهد باز جای

کز ایشان بزرگی و آن کام یافت
وزایشان در آن کشور آرام یافت

یلان جهانگیر کشورگشای
دلیران جنگی رزم آزمای
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۹۰ - نامه ی فریدون به کوش و فراخواندن ایرانیان را
گوهر بعدی:بخش ۲۹۲ - گریختن گروهی از ایرانیان بنزد فریدون
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.