۲۱۳ بار خوانده شده

بخش ۳۰۷ - فرستادن فریدون، سلم را به روم و فرمانبرداری شاهان روم از وی

به هنگام رفتن به سلم سترگ
چنین گفت پس شهریار بزرگ

که چون راست گردد تو را مرز و بوم
یکی آگهی جوی از آن دیو شوم

مرا ز آن ستمکاره آگاه کن
سواری تو با نامه بر راه کن

که من قارن رزم زن را ز گاه
فرستم به نزدیک تو با سپاه

ببندید یکباره او را میان
مگر زآن میانش سرآید زمان

گر او را ز روی زمین کم کنید
دل من بیکبار بی غم کنید

ز درگاه خسرو چو سلم سترگ
سوی روم شد با سپاهی بزرگ

لب نامداران و شاهان روم
به خاک اندر آمد ببوسید بوم

همه زیردستی نمودند پاک
به فرمان او شد بلند و مغاک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۰۶ - بخش کردن فریدون زمین را بین سلم و تور و ایرج
گوهر بعدی:بخش ۳۰۸ - آگاه شدن کوش از آمدن سلم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.