هوش مصنوعی: در این متن، فاروق و سقلاب سالار، دو فرمانده، پس از مدت‌ها انتظار برای پاسخ از سوی دشمنان خود، پیامی دریافت می‌کنند که در آن از آنها خواسته شده است تا از سلم (دشمن) رهایی یابند. آنها پاسخ می‌دهند که در مرزهای فریدون (نماد عدالت و پادشاهی قدیم) از آنها باج می‌خواهند. این پاسخ باعث خشم فرمانده دیگر می‌شود و او سوگند می‌خورد که اگر فرصتی یابد، ایران را خراب کرده و به کین ضحاک (نماد ظلم)، فریدون را از تخت به زیر می‌کشد. سپس او لشکریان خود را فرا می‌خواند.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین حماسی، جنگ و کینه‌توزی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن مناسب نباشد. همچنین، درک کامل مفاهیم تاریخی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۳۰۸ - آگاه شدن کوش از آمدن سلم

چو فاروق و سقلاب سالار نیز
به کوش دلاور نداند چیز

به هر یک فرستاد پیغام و گفت
که در سر چه دارید راز نهفت؟

بر آمد کنون سال و ماه دراز
کز آن سر نیامد به ما ساو و باز

چنین پاسخ آورد هر یک نخست
که ما را تو از سلم برهان درست

به مرزی که سلم فریدون بود
ز ما باژ خواهی همی چون بود

چو پاسخ بدان شیر شرزه رسید
بجوشید و لب را به دندان گزید

به سوگند بگشاد گویا زبان
که گر یابم از چرخ گردان زمان

من اهنگ ایران خرّم کنم
همه شهرها پُر ز ماتم کنم

به کین جهاندار ضحاک شاه
در آرم فریدونِ کی را ز گاه

همه لشکر از کشورش بازخواند
همه نامداران سرافراز خواند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۰۷ - فرستادن فریدون، سلم را به روم و فرمانبرداری شاهان روم از وی
گوهر بعدی:بخش ۳۰۹ - نامه فرستادن سلم به فریدون برای جنگ با کوش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.