هوش مصنوعی: متن روایتگر داستان فردی است که پس از سخنان شخصی دیگر شادمان می‌شود و از اسب پایین می‌آید. او مورد استقبال و نوازش قرار می‌گیرد و به او گفته می‌شود که نباید نگران باشد. سپس، او بیمار و ضعیف می‌شود و از بزرگی و قدرت گذشته‌اش فاصله می‌گیرد. در نهایت، یک پیر دانا با استفاده از نیرنگ و تدبیر، او را درمان می‌کند و سلامت او را بازمی‌گرداند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای نوجوانان و بزرگسالان جذاب‌تر و قابل‌فهم‌تر باشد.

بخش ۳۵۲ - پذیرفتن کوش سخنان پیر فرزانه را و چاره گری پیر درباره ی دو دندان و دو گوش وی

ز گفتار او کوش شد شادمان
فرود آمد از اسب هم در زمان

فرود آمد از بام فرزانه، تفت
در خانه بگشاد و خود پیش رفت

فراوانش بنواخت و بستود و گفت
که با جان پاکت خرد باد جفت

نباید که اندیشه داری به هیچ
که بر آرزوی تو کردم بسیچ

ولیکن تو آن کن که فرمایمت
یکی تا ز دل زنگ بزدایمت

سلیحش جدا کرد و اسبش ببست
سوی چاره ی روی وی برد دست

جز از میوه چیزی ندادش خورش
از او دور شد توش و آن پرورش

تن کوش باریک شد مستمند
بیفتاد بیمار، خوار و نژند

چنان دان که برداشت از جان امید
تنش گشت لرزان چو از باد بید

بدو گفت پیر ای سرِ انجمن
چگونه شناسی همی خویشتن

کجات آن خدایی و گردنکشی!
کجات آن بزرگی و نام و کشی!

کجات آن بزرگی و گنج و سپاه!
کجات آن بلند اختر و تاج و گاه!

که امروز یکسر ز تو دور شد
بدین سان تنت خوار و رنجور شد

چنین داد پاسخ که ای نامور
نبینم کس از خویشتن خوارتر

نه توش و توان و نه نیروی تن
به گیتی مباد ایچ مردم چو من

بدو گفت پس بنده ای گر خدای؟
همان راه جوینده گر رهنمای؟

بدو گفت کمتر ز من بنده نیست
چو من در جهان خوار و افگنده نیست

همان است کاندر گمانم هنوز
جهان آفرین را ندانم هنوز

پس آن پیر دانا به نیرنگ و رای
همی چاره آورد با او بجای

دو دندان و دو گوش او تازه کرد
به سوهان و دارو به اندازه کرد

خورش داد تا تنش نیرو گرفت
رخ کهربا رنگ نیکو گرفت
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۵۱ - سخنان پیر فرزانه با کوش درباره ی آفریدگار جهان و جهانیان
گوهر بعدی:بخش ۳۵۳ - دانش آموختن کوش از پیر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.