۲۲۱ بار خوانده شده

بخش ۳۵۳ - دانش آموختن کوش از پیر

وزآن پس بدان راه دانش نمود
ز دانش دلش روشنایی فزود

به ده سال خواند بیاموختش
روان از نبشتن برافروختش

پزشکی و راز سپهر بلند
بدانست یکسر که چون است و چند

ز نیرنگ و طِلْسَم، وَز افسون دگر
بیاموخت و شد زین همه بهره ور

نمودش همه راه یزدان پاک
دلش کرد از آتش پر از ترس و باک

به فرزانه گفت ای سرافراز مرد
مرا دانش و مهر تو زنده کرد

همانا نبود آن که دیدم شکار
سروش آمد از پرده ی کردگار

مرا اندر آورد با تیرگی
کند دورم از دل همان خیرگی

کنون تا نیاموزم از تو تمام
از ایدر نخواهم گرفتن خرام

همی بود از آن سان چهل سال و پنج
فراوان کشید اندر آن کار رنج

چو بر وی نهان هیچ دانش نماند
جهاندیده فرزانه او را بخواند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۵۲ - پذیرفتن کوش سخنان پیر فرزانه را و چاره گری پیر درباره ی دو دندان و دو گوش وی
گوهر بعدی:بخش ۳۵۴ - هفت پند پیر فرزانه به کوش، و دادن چند دفتر دانش به او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.