هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از سعدی بیانگر عشق و وفاداری شاعر به معشوق خود است، علیرغم جفاهایی که از سوی معشوق دیده است. شاعر از احساسات عمیق خود سخن می‌گوید و اعلام می‌کند که هنوز دلش به معشوق وابسته است و از عهد خود برنگشته است. او از درد فراق و آشوب درونی خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که دستش را بگیرد و از او روی برنتابد.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و مفاهیم پیچیده‌تر عشق و وفاداری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

تکه ۱۶

اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز
به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز

ندانم از پی چندین جفا که با من کرد
نشان مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟

به راز گفتم با دل، ز خاطرش بگذار
جواب داد فلانی ازان ماست هنوز

چو مرده باشم اگر بگذرد به خاک لحد
به بانگ نعره برآید که جان ماست هنوز

عداوت از طرف آن شکسته پیمانست
وگرنه از طرف ما همان صفاست هنوز

بتا تو روی ز من برمتاب ودستم گیر
که در سرم ز تو آشوب و فتنه‌هاست هنوز

کجاست خانهٔ قاضی که در مقالت عشق
میان عاشق و معشوق ماجراست هنوز

نیازمندی من در قلم نمی‌گنجد
قیاس کردم و ز اندیشه‌ها و راست هنوز

سلام من برسان ای صبا به یار و بگو
که سعدی از سر عهد تو برنخاست هنوز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تکه ۱۵
گوهر بعدی:تکه ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.