هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید و از رنج‌هایی که در این راه متحمل شده است شکایت می‌کند. او از بی‌اختیاری خود در برابر عشق و ستم‌هایی که از معشوق دیده است، اظهار ناراحتی می‌کند و احساس می‌کند که در چاه غم و عشق گرفتار شده است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

تکه ۱۷

چه درد دلست اینچه من درفتادم
که در دام مهر تو دلبر فتادم؟

چه بد کرده بودم که ناگه ازینسان
به دست تو شوخ ستمگر فتادم؟

مرا با چنین دل سر عشقبازی
نبود اختیاری ولی درفتادم

به میدان عشق تو در اسب سودا
همی تاختم تیز و در سر فتادم

بدینگونه هرگز نیفتادم ارچه
درین شیوه صد بار دیگر فتادم

ز غرقاب این غم، رهایی نیابم
که در موج دیده چو لنگر فتادم

خیال لب و روی و خلاش بدیدم
به سر در گل و مشک و شکر فتادم

بلغزید دستم از آن زلف مشکین
بدان خاک مشکین به چه درفتادم

دران چاه جانم خوش افتاد لیکن
ز بدبختی خویش بر در فتادم

به طالع همی خورده سعدی همه عمر
که بودی تو غمخوار و غمخور فتادم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تکه ۱۶
گوهر بعدی:تکه ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.