هوش مصنوعی:
این متن درباره ناپایداری دنیا و قدرتهای آن است. دولت و ثروت دنیوی فریبنده هستند و حتی پادشاهان و وزیران نیز در نهایت به سرنوشتی شوم دچار میشوند. تنها کسانی که به حق و نور الهی پیوند خوردهاند، در آخرت سعادتمند خواهند بود. متن تأکید دارد که نباید به دنیا وابسته شد، زیرا همه چیز آن گذرا است.
رده سنی:
14+
محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن برای کودکان دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از مضامین مانند ظلم و سقوط حکومتها ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.
شمارهٔ ۳۲
دولت این جهان اگر چه خوش است
دل مبند اندرو که دوست کش است
هر که را همچو شاه بنوازد
چون پیاده به طرح بندازد
هست دنیا و دولتش چو سراب
در فریبد ولیک ندهد آب
بس که آورد چرخ شاه و وزیر
ملکشان داد و گنج و تاج و سریر
کارها را به کام ایشان کرد
خلق را جمله رام ایشان کرد
تا چو نمرود مایه دار شدند
همه فرعون روزگار شدند
خون درویشکان مکیدندی
مغز بیچارگان کشیدندی
همه مشغول ماه وسال شده
همه مغرور جاه و مال شده
ناگهان تند باد قهر وزید
وز سر تخت شان به تخته کشید
تنشان را به خاک ریمن داد
ملکشان را به دست دشمن داد
وزر اینها بدان جهان بردند
مالشان دیگران همی خوردند
و آنکه حقش به لطف خود بنواخت
نیک و بد را به نور حق بشناخت
باز دانست نار را از نور
دل نبست اندرین سرای غرور
باقی عمر خویشتن دریافت
به صلاح معاد خویش شتافت
غم آن خورد کو ازین منزل
چون کند کوچ، شادمان، خوشدل
هر چه از ملک و گنج و شاهی داشت
برد با خویشتن جوی نگذاشت
لاجرم چون رسید کار به کار
رفت با صد هزار استظهار
دل مبند اندرو که دوست کش است
هر که را همچو شاه بنوازد
چون پیاده به طرح بندازد
هست دنیا و دولتش چو سراب
در فریبد ولیک ندهد آب
بس که آورد چرخ شاه و وزیر
ملکشان داد و گنج و تاج و سریر
کارها را به کام ایشان کرد
خلق را جمله رام ایشان کرد
تا چو نمرود مایه دار شدند
همه فرعون روزگار شدند
خون درویشکان مکیدندی
مغز بیچارگان کشیدندی
همه مشغول ماه وسال شده
همه مغرور جاه و مال شده
ناگهان تند باد قهر وزید
وز سر تخت شان به تخته کشید
تنشان را به خاک ریمن داد
ملکشان را به دست دشمن داد
وزر اینها بدان جهان بردند
مالشان دیگران همی خوردند
و آنکه حقش به لطف خود بنواخت
نیک و بد را به نور حق بشناخت
باز دانست نار را از نور
دل نبست اندرین سرای غرور
باقی عمر خویشتن دریافت
به صلاح معاد خویش شتافت
غم آن خورد کو ازین منزل
چون کند کوچ، شادمان، خوشدل
هر چه از ملک و گنج و شاهی داشت
برد با خویشتن جوی نگذاشت
لاجرم چون رسید کار به کار
رفت با صد هزار استظهار
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.