هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و فراق معشوق خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که بدون او آرامش و قرار ندارد. او از بی‌تابی و بی‌قراری خود در فراق معشوق می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی بهشت بدون او برایش ارزشی ندارد. شاعر همچنین اظهار می‌کند که بدون معشوق، دنیا در نظرش بی‌رنگ و بی‌ارزش است و تنها به بوی وصل او زنده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان دیده می‌شود.

تکه ۲۲

من خسته چون ندارم، نفسی قرار بی‌تو
به کدام دل صبوری کنم ای نگار بی‌تو

ره صبر چون گزینم، من دل به باد داده
که به هیچ وجه جانم، نکند قرار بی‌تو

صنما به خاک پایت، که به کنج بیت احزان
به ضرورتم نشیند، نه به اختیار بی‌تو

اگرم به سوی دوزخ ببرند باز خوش خوش
بروم ولی به جنت، نکنم گذار بی‌تو

سر باغ و بوستانم، به چه دل بود نگارا
که به چشم من جهان شد همه زرنگار بی‌تو

نفسی به بوی وصلت، زدنم بهست جانا
که چنین بماند عمری، من دلفگار بی‌تو

تو گمان مبر که سعدی، به تو برگزید یاری
به سرت که نیست او را، سر هیچ یار بی‌تو
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تکه ۲۱
گوهر بعدی:تکه ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.