هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات عمیق و پریشانی شاعر به دلیل عشق و دوری از معشوق است. شاعر از غم و اندوه ناشی از این عشق سخن می‌گوید و از ناتوانی در رسیدن به آرامش و وصال معشوق شکایت می‌کند. او از پریشانی دل و جان خود در اثر این عشق نافرجام می‌نالد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

تکه ۲۱

بیا بیا که ز عشقت چنان پریشانم
که می‌رود ز غمت بر زبان پریشانم

تو فارغ از من و من در غم تو
بیا ببین که ز غم بر چه سان پریشانم

نه روی با تو نشستن نه رای ( ... )
من شکسته دل اندر میان پریشانم

نمی‌توان که به دست آورم کلاله تو
چو سنبل تو شب و روز از آن پریشانم

نمی‌توان که به دست و دیده‌ام ز ( ... )
ازان همیشه من از دستشان پریشانم

ز دست دیده ودل هیچ کس پریش نگشت
ازین بتر که من اندر جهان پریشانم

چگونه جمع شود خاطرم که ( ... )
ز دست جور تو نامهربان پریشانم

ز عطر مجمر وصفت نیافتم بویی
ازان ز آتش دل چون دخان پریشانم

دلم به وعدهٔ وصل ار چه خوش کند سعدی
چو در فراق بوم همچنان پریشانم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تکه ۲۰
گوهر بعدی:تکه ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.