هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از ناملایمات زندگی و انتظار بیپایان اوست. او از چشم سیاهی که جز لاله نیست و دل شکستهای که پناهش است سخن میگوید. شاعر از سفیدی پنبهٔ راحت و سیاهی سرمهٔ داغ چشمش میگوید و از موج خیز جوهر شمشیر آبدار که دائماً به حلق گیاهش میرسد. او از حرزی نوشته بر هالهٔ ماه برای محافظت از چشم زخم حوادث سخن میگوید و از عمری که در خاک گم شده و تیر آهی که کمان یأس میکشد. شاعر از افتادن به چشم ولی نیفتادن از نظر میگوید و از برگ کاهی که بر دیده جا کرده است. در پایان، او از آنچه بر جان و دلش گذشته سخن میگوید و از سعیدا میخواهد که اگر باوری ندارد، گواهش باشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و رنج، یأس و انتظار نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.
شمارهٔ ۴۵
جز لاله نیست چشم سیاهی به راه ما
غیر از دلی شکسته نباشد پناه ما
در انتظار پنبهٔ راحت سفید شد
چشم کشیده سرمهٔ داغ سیاه ما
از موج خیز جوهر شمشیر آبدار
دایم رسیده آب به حلق گیاه ما
از بهر چشم زخم حوادث به خط صنع
حرزی نوشته هاله بر اطراف ماه ما
تا شد نشان عمر در این خاک توده گم
هر دم کمان یأس کشد تیر آه ما
افتاده ام به چشم و نیفتادم از نظر
بر دیده کرد جا همه جا برگ کاه ما
بر جان و دل از آنچه تو دیروز کرده ای
گر نیست باوری تو سعیدا گواه ما
غیر از دلی شکسته نباشد پناه ما
در انتظار پنبهٔ راحت سفید شد
چشم کشیده سرمهٔ داغ سیاه ما
از موج خیز جوهر شمشیر آبدار
دایم رسیده آب به حلق گیاه ما
از بهر چشم زخم حوادث به خط صنع
حرزی نوشته هاله بر اطراف ماه ما
تا شد نشان عمر در این خاک توده گم
هر دم کمان یأس کشد تیر آه ما
افتاده ام به چشم و نیفتادم از نظر
بر دیده کرد جا همه جا برگ کاه ما
بر جان و دل از آنچه تو دیروز کرده ای
گر نیست باوری تو سعیدا گواه ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.