هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و اندوه خود میگوید که هر شب با گریه و بیخوابی سپری میشود. او از بیتفاوتی دیگران نسبت به درد و رنجش شکایت میکند و بیان میکند که تنها کسی که بتواند یک شب را مانند او به صبح برساند، میتواند حال او را درک کند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غم و تنهایی نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا به درستی درک شود.
تکه ۲۵
هر شبی با دلی و صد زاری
منم و آب چشم و بیداری
بنماندست آب در جگرم
بس که چشمم کند گهرباری
دل تو از کجا و غم ز کجا؟
تو چه دانی که چیست غمخواری؟
آگه از حال من شوی آنگاه
که چو من یک شبی به روز آری
منم و آب چشم و بیداری
بنماندست آب در جگرم
بس که چشمم کند گهرباری
دل تو از کجا و غم ز کجا؟
تو چه دانی که چیست غمخواری؟
آگه از حال من شوی آنگاه
که چو من یک شبی به روز آری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تکه ۲۴
گوهر بعدی:تکه ۲۶ - ترکیب بند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.