۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۴

از پیر همت و کرمی ای جوان طلب
چون تیر قوت و مددی از کمان طلب

ای دادخواه دست به دامان عشق زن
هر حاجتی که هست از این خاندان طلب

کس بی نصیب روزی خود را نمی خورد
اول بیار قسمت و آن گاه نان طلب

موقوف امر توست دل و جان و هر چه هست
بیرون شو از نقاب و حجاب و روان طلب

دیگر نماند تاب نگاه پریوشان
ز این مردمان بیا و سعیدا امان طلب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.