هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ فارسی، بیانگر لذت‌بردن از لحظه‌های حال و ستایش عشق و مستی است. شاعر از زیبایی‌های طبیعت، عشق، و مستی سخن می‌گوید و بر اهمیت زندگی در لحظه تأکید دارد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند رضایت به حال، خدمت به عاشقان، و بی‌اعتنایی به دنیای پر از نفاق دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، مانند عشق، مستی، و نگاه انتقادی به دنیای پر از نفاق، برای درک و ارتباط بهتر نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی اشارات به مستی و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۹۰

هر شیوه‌ای که هست در اینجا، به جا خوش است
از گل صفا و رنگ، ز بلبل نوا خوش است

یک دم حضور را به جهانی نمی‌دهیم
عالم به کام ماست اگر وقت ما خوش است

دلبر که یار شد مزه از عشق می‌رود
معشوق پُرستیزه و ناآشنا خوش است

دل موج خیز گریه و چشمم ز خون پُر است
ساقی بیار باده صفا و هوا خوش است

مجنون من زیاده جنون می‌کند ز پند
بی درد را کمان که به دردم دوا خوش است

خوش دولتی است خدمت مردان راه عشق
نشنیده ای که سایهٔ بال هما خوش است؟

بگذر ز کار عالم و بگذار با فلک
کاین خانهٔ نفاق به این کدخدا خوش است

سلطان به حال خویش سعیدا گر خوش است
غمگین مشو که نیز به حالش گدا خوش است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.