هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به موضوعاتی مانند عشق، وفاداری، صبر در برابر سختی‌ها، امید و ترس، و رابطه بین عاشق و معشوق می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند سرو، شمع، و باد صبا برای بیان احساسات خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فنا و بقا نیاز به درک فلسفی دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۲۲

عمری است سرو تا به وفا ایستاده است
در یاد قامت تو به پا ایستاده است

شمع است در محبت جانان که شعله را
بر سر گرفته است بجا ایستاده است

اعراف بود جای خوشی دلنشین چه سود
آن هم میان خوف و رجا ایستاده است

هرگز به عاشقان ستمش کم نمی شود
از جور گر نشست جفا ایستاده است

بیکار کس ندیده کرم را که بر درش
هر گاه رفته ایم گدا ایستاده است

بر کوی یار اگر گذری ای صبا بگوی
کاین ناتوان برای شما ایستاده است

خاصیتی است اسم جلال و جمال را
کان در فنا و این به بقا ایستاده است ‌

رمزی به طوطیان ز دل اهل حال گو
آیینهٔ خدای نما ایستاده است

ای کم ز چوب خشک، به هنگام سعی و جهد
فارغ نشسته ای و عصا ایستاده است

می رفت تا سخن ز لب لعل او شنید
درد دلم برای دوا ایستاده است

از یک دمی که خواب به راحت کنی چه سود؟
کاندر کمین هزار بلا ایستاده است

یک بار رونمای به افتادگان خود
صد جان برای روی نما ایستاده است

کس را کجاست بار سعیدا به کوی یار؟
دربان همیشه شرم و حیا ایستاده است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.