هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق و فقر معنوی میپردازد. شاعر بیان میکند که هر سخن ارزشمند از دل برمیآید و عاشقان واقعی با یاد معشوق از خود فانی میشوند. همچنین، او اشاره میکند که رسیدن به کمال معنوی از طریق فقر و نیاز به یار ممکن است و هیچ چیزی به پای قامت معشوق نمیرسد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده در متن، درک آن را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد. این محتوا برای افرادی مناسب است که توانایی درک مفاهیم انتزاعی و عرفانی را دارند.
شمارهٔ ۱۳۳
هر گوهر سخن که به ساحل رسیده است
از چشمه سار آبلهٔ دل رسیده است
آن کاو به یاد کوی تو از خود بریده است
ناکرده قطع راه، به منزل رسیده است
از شوق روی یار ز راه نیاز و عجز
خوشحال آن که او به در دل رسیده است
سروی به غیر قامت دلجوی یار من
هرگز کسی ندیده به حاصل رسیده است
ما را همین بس است سعیدا که صائبا
گفتا وجود فقر تو کامل رسیده است
از چشمه سار آبلهٔ دل رسیده است
آن کاو به یاد کوی تو از خود بریده است
ناکرده قطع راه، به منزل رسیده است
از شوق روی یار ز راه نیاز و عجز
خوشحال آن که او به در دل رسیده است
سروی به غیر قامت دلجوی یار من
هرگز کسی ندیده به حاصل رسیده است
ما را همین بس است سعیدا که صائبا
گفتا وجود فقر تو کامل رسیده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.