هوش مصنوعی: این متن به بیان تناقض‌ها و پارادوکس‌های عشق و ادب می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که در حضور معشوق، هم گریه و هم خنده بی‌ادبی است. او تأکید دارد که اتحاد با معشوق مطلوب است، اما بوس و کنار بی‌ادبی محسوب می‌شود. همچنین، شکایت از روزگار و رفتار معشوق را نادرست می‌داند و عشق را با مفلسی و جانبازی برابر می‌شمارد. در نهایت، تنها محبت به معشوق را ادب می‌داند و هر چیز دیگر را بی‌ادبی می‌خواند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند پارادوکس‌های عشق و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱۳۸

گریه در بزم یار، بی ادبی است
خنده هم ز این قرار، بی ادبی است

اتحادم به امر مطلوب است
ورنه بوس و کنار بی ادبی است

ستم و جور درد عشقش را
باز با او شمار بی ادبی است

در جهانی که افتقار سزاست
از جهان افتخار بی ادبی است

حاکم امر و نهی چون حق است
گله از روزگار بی ادبی است

هر کجا پابرهنگان باشند
سرکشی های خار بی ادبی است

هر کجا آن نگار بی نقش است
باز نقش و نگار بی ادبی است

از خیالی که آه نتوان کرد
نالهٔ زار زار بی ادبی است

عاشقی مفلسی و جانبازی است
تن زنی در قمار بی ادبی است

ای سعیدا محبتی در دل
غیر حب نگار بی ادبی است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.