هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از درد دل، بی‌قراری، و خطراتی که در راه عشق وجود دارد صحبت می‌کند. همچنین، به موهوم بودن هستی و فناپذیری انسان اشاره می‌کند. تصاویری مانند کشتی طوفان‌زده، پروانهٔ کباب‌شده، و آینه برای بیان احساسات استفاده شده‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده، و پرداختن به موضوعاتی مانند رنج و فناپذیری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۵۲

تا با تو از آن گوشهٔ ابرو نظری هست
سوز جگر و چشم تر و دردسری هست

تا سر ننهی بی سر و سامان ننشینی
چون کشتی طوفان زده هر دم خطری هست

تا هست در این جسم، ز جان صورت خالی
بر ناصیهٔ من ز مؤثر اثری هست

این هستی موهومهٔ ما شاهد بعد است
پروانه کباب است که تا بال و پری هست

از ناوک آن سخت کمان روی نتابم
چون آینه از سینه سعیدا سپری هست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.