۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۸

دیده ای کان صبح را در خواب یافت
تا به گردن خویش را در آب یافت

از در میخانه روگردان مشو
هر که چیزی یافت از این باب یافت

عمرها باید که دل پیچد به زلف
شانه کی یک موی را بی تاب یافت؟

هر که شد بیدار از خواب گران
ماسوای خویش را در خواب یافت

عاقبت خواهی سعیدا حق بخواه
بی مسبب کی کسی اسباب یافت؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.