هوش مصنوعی: این شعر از سعیدا با استفاده از تصاویر و استعاره‌های تلخ مانند آب تلخ، شراب تلخ، و خواب تلخ، به بیان نارضایتی و دلگیری از زندگی و روابط می‌پردازد. شاعر از زاهد و دلبر شکایت دارد و لذت‌های گذرا را با درد و رنج مقایسه می‌کند. در نهایت، شعر به حس پشیمانی و عذاب وجدان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی، استفاده از استعاره‌های پیچیده و لحن تلخ شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۰۸

ای خضر خو گرفته مذاقم به آب تلخ
بهتر بود ز آب حیاتم شراب تلخ

زاهد [جبین] سرکه فشان تو روبروست
انصاف نیست باز بگویی جواب تلخ

دلبرتر است لذت غفلت ز آگهی
شیرین تر است از همه بر نفس، خواب تلخ

بستی ز خشم باز میان را به قتل من
شیرین نمود از کمرت پیچ و تاب تلخ

یک کس نماند عاقل و می آب شد ز شرم
چشمت چو کرد بر سر مردم، عتاب تلخ

دانند چیست لذت عیش مدامشان
فردا چو سر نهند به پای حساب تلخ

دلگیر گشته ایم سعیدا دگر ز دل
آشفته کرده رایحهٔ این کباب تلخ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.