هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و وفاداری به معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که هیچ چیز جز وصال معشوق برایش سودمند نباشد. او همچنین از رهایی از تعلقات دنیوی و افکار گذشته و آینده می‌گوید و تأکید می‌کند که دل نباید درگیر خیالات بیهوده شود. در پایان، شاعر برای معشوق آرزوی سلامت و دوری از آسیب می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۰۹

مرا ز حلقهٔ آن در به در پسند مباد
چو آفتاب خلاصم از‌ آن کمند مباد

هر آن سری که بر آن آستان نگردد خم
چو حلقهٔ در آن کوی سربلند مباد

رقیب اگر شکر ار خورد باده نوشش باد
مرا بجز می وصل تو سودمند مباد

ز فکر ماضی و مستقبل است ظلمت عقل
که هیچ دل به خیالات چون و چند مباد

همیشه ورد سعیداست حافظا این قول
که جسم نازکت آزردهٔ گزند مباد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.